توهم زیبای من :] ۳
*داخل کلاس بودن و کازوتورا همینجوری تو کلاس راه میرفت یا رو میزا میشست*
ا/ت: فا*ک یادم رفته بود امروز امتحان داشتیم...
ا/د: منم یادم نبود...
معلم: بچها سوالارو با دقت جواب بدید *برگه هارو پخش میکنه*
ا/د: یا اما زاده موز....
کازوتورا: کسی منو صدا زدددد؟
*ا/ت هیچی نمیگه*
*چن دقیقه بعد ا/ت یه برگه درمیاره و روش مینویسه و اشاره میکنه کازوتورا بخونتش*
کازوتورا: اینو
*روش نوشته بود "کتابم زیر میزه کمک کن بنویسم کازو.. لطفا :))) "*
*کازوتورا خندید* کازوتورا: باشه
*کازوتورا زیر میز نگاه کرد و کتاب دید و اره*
کازوتورا: این میشه گزینه ۳ اون ۴ اون یکی ۲ و....
*زنگ اخر مدرسه جلو در*
ا/ت: مرسی کازو نبودی الان بدبخت بودممم
کازوتورا: حیحیح
ا/د: ا/ت وایسا منم بیاممم
ا/ت: بیا بیا
*ا/د و ا/ت در راه خانهه باهمیدگه با کازو توهمییی*
ا/د : راستی گفته بودی
ا/ت: چیگفته بودم
ا/د؛ چیزو، دیروز
ا/ت: دیروز؟
ا/د: گفتی سایز کا....
*کازوتورا برمگیرده نگا میکنه*
*ا/ت دستش گزاشت رو دهن ا/د*
ا/ت: ههه *خنده عصبی* سایز کا... سایز کافه کنار خونه منظورته؟
ا/د: چرا انیجوریمیکنی ا/ _
ا/ت: فردا میبنیمتتتت *سریع میدوعه سمت خونه*
کازوتورا: وایسا منم بیامممممممممممم
*و اینگونه بود که ا/ت رسید خونه و کازوتورا ۲ ساعت بعد رسید*
ا/ت: کازو بشین تکالیفم بنویس برام
کازوتورا: من توهمم برده که نیستمممم
کلفت گیر اوردییی؟
ا/ت: عیش
*کتابش درمیاره و هدفونش میزاره مدادش میاره که بنویسه. کازو خودش اون پشت داره به مانگا نگاه میکنه*
*ا/ت که داشت با اهنگ شماعی زاده قر میداد و اصلن حواسش به هیجا نبود و تکلیف مینوشت*
ا/ت: تموممممم
*هدفون درمیاره میندازه رو میز و با صندلی چرخدا. برمگیرده سمت کازوتورا*
ا/ت: الان من دارم یه پسر با خودم حمل میکنم؟
کازوتورا: مگه تریاکم که حمل میکنی وا😂😔
ا/ت: فا*ک یادم رفته بود امروز امتحان داشتیم...
ا/د: منم یادم نبود...
معلم: بچها سوالارو با دقت جواب بدید *برگه هارو پخش میکنه*
ا/د: یا اما زاده موز....
کازوتورا: کسی منو صدا زدددد؟
*ا/ت هیچی نمیگه*
*چن دقیقه بعد ا/ت یه برگه درمیاره و روش مینویسه و اشاره میکنه کازوتورا بخونتش*
کازوتورا: اینو
*روش نوشته بود "کتابم زیر میزه کمک کن بنویسم کازو.. لطفا :))) "*
*کازوتورا خندید* کازوتورا: باشه
*کازوتورا زیر میز نگاه کرد و کتاب دید و اره*
کازوتورا: این میشه گزینه ۳ اون ۴ اون یکی ۲ و....
*زنگ اخر مدرسه جلو در*
ا/ت: مرسی کازو نبودی الان بدبخت بودممم
کازوتورا: حیحیح
ا/د: ا/ت وایسا منم بیاممم
ا/ت: بیا بیا
*ا/د و ا/ت در راه خانهه باهمیدگه با کازو توهمییی*
ا/د : راستی گفته بودی
ا/ت: چیگفته بودم
ا/د؛ چیزو، دیروز
ا/ت: دیروز؟
ا/د: گفتی سایز کا....
*کازوتورا برمگیرده نگا میکنه*
*ا/ت دستش گزاشت رو دهن ا/د*
ا/ت: ههه *خنده عصبی* سایز کا... سایز کافه کنار خونه منظورته؟
ا/د: چرا انیجوریمیکنی ا/ _
ا/ت: فردا میبنیمتتتت *سریع میدوعه سمت خونه*
کازوتورا: وایسا منم بیامممممممممممم
*و اینگونه بود که ا/ت رسید خونه و کازوتورا ۲ ساعت بعد رسید*
ا/ت: کازو بشین تکالیفم بنویس برام
کازوتورا: من توهمم برده که نیستمممم
کلفت گیر اوردییی؟
ا/ت: عیش
*کتابش درمیاره و هدفونش میزاره مدادش میاره که بنویسه. کازو خودش اون پشت داره به مانگا نگاه میکنه*
*ا/ت که داشت با اهنگ شماعی زاده قر میداد و اصلن حواسش به هیجا نبود و تکلیف مینوشت*
ا/ت: تموممممم
*هدفون درمیاره میندازه رو میز و با صندلی چرخدا. برمگیرده سمت کازوتورا*
ا/ت: الان من دارم یه پسر با خودم حمل میکنم؟
کازوتورا: مگه تریاکم که حمل میکنی وا😂😔
۹.۸k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.